تحولات لبنان و فلسطین

پاکسازی ارتفاعات شرقی لبنان از وجود تروریست‌های داعش و متحدانش در سال گذشته (۲۰۱۷) معروف به «آزادسازی دوم» آنچنان از اهمیت بالایی برخوردار است که آن را هم‌سنگ آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ می‌دانند.

عید آزادسازی دوم لبنان یک ساله شد؛ پاتک مقاومت به پروژه‌ای ویرانگر

به گزارش گروه بین‌الملل قدس آنلاین، آزادسازی سلسله ارتفاعات شرقی لبنان و پاکسازی آن از گروه‌های تروریستی (داعش و النصره) در ۲۶ اگوست ۲۰۱۷ معروف به عید آزادسازی دوم (در لبنان)، اتفاقی گذرا در تاریخ لبنان نیست و می‌توان گفت اهمیت آن با آزادسازی جنوب لبنان (از اشغال اسرائیل) در سال ۲۰۰۰ برابر است.

در اینجا تنها زمان یا مساحت تحت اشغال گروه‌های تروریستی یا فداکاری‌های انجام شده برای هر دو پیروزی مورد مقایسه قرار نمی‌گیرد بلکه در درجه اول خطراتی که کنار زده شده‌اند در نظر گرفته می‌شود.

روزنامه «الاخبار» در گزارشی در این باره نوشت اینجا فقط سخن از خطراتی که «ژان قهوه‌چی» فرمانده سابق ارتش لبنان درباره آن صحبت کرد و آن را بر روی میز هیأت دولت در هفتم آگوست ۲۰۱۴ گذاشت، نیست. (الاخبار در آن زمان بر محتوای جلسات هیأت دولت از دوم آگوست ۲۰۱۴ تا جلسه چهارم فوریه ۲۰۱۵ دست یافت، زمانی که دو گروهک داعش و النصره و متحدان آنها شهر عرسال را اشغال کرده و ۳۶ نظامی را ربوده بودند، همچنین کنترل پایگاه‌های نظامی ارتش لبنان در دست آن قرار گرفته بود و دهها غیرنظامی و نظامی را کشته و مجروح کرده بودند).

در ادامه این گزارش آمده است در آن زمان قهوه‌چی گفت تحقیقات نشان می‌دهد که حمله داعش به عرسال تنها عکس‌العمل به بازداشت یکی از فرماندهان این گروهک نیست بلکه به این دلیل است که داعش دنبال ایجاد امارتی فراتر از عرسال است. چند روز پس از آن جلسه «دیوید کامرون» نخست‌وزیر وقت انگلیس به لبنان هشدار دارد داعش قصد رسیدن به دریا را دارد. هدفی که کامرون از آن صحبت کرد در بازجویی‌هایی که اطلاعات ارتش از فرماندهان داعش انجام داد، آشکار شد.

الاخبار افزود، اما تسلط بر بخشی از اراضی لبنان خطری موجودیتی برای این کشور نیست اگر امتداد جغرافیایی و انسانی گسترده‌ای به داخل سوریه تا مرزهای بغداد پایتخت عراق نداشته باشد. مساحت اراضی که در آن زمان داعش، النصره و متحدان آنها در اختیار داشتند بیش از ۲۰ برابر مساحت لبنان بود، این گروهک از لحاظ ایدئولوژیک نیز «پروژه نابودکننده» خود را پنهان نمی‌کرد پروژه‌ای که مستقیما اجرای آن را آغاز کرده بود.

طبق این گزارش، خطری که لبنان در درجه اول در معرض آن قرار داشت «ضعف ساختاری» بود. مساحت کشور کوچک و تعداد جمعیت آن کم است علاوه اینکه ترکیب جمعیتی و طایفه‌ای به علاوه مداخلات خارجی باعث شده همیشه در اختلافات (داخلی) باشد. به این اختلافات آسیب دیگری یعنی «مدیریت بد سیاسی در مقابله با بحران‌ها» اضافه می‌شود. صورت‌جلسه نشست هیأت دولت نشان می‌دهد فرمانده سابق ارتش چند بار بر آمادگی دستگاه نظامی کشور برای آزادسازی عرسال و اطراف آن تأکید کرده اما «تمام سلام» نخست‌وزیر وقت و وزرای وابسته به ۱۴ مارس به بهانه حفظ زندگی نظامیان ربوده شده با این موضوع مخالفت کرده‌اند.

الاخبار ادامه داد، ضعف ساختاری در لبنان باعث شد خطر گروهک‌های ویرانگر به سطح خطر «اسرائیل» برسد اگر در برخی جوانب از آن بالاتر نباشد. به عنوان مثال در مقابله با خطر صهیونیستی ، لبنان بر عمق سوری تکیه می‌کرد اما خطر کنونی قبل از لبنان، سوریه بلکه عراق و سایر مناطق را در سایه تهدیدهای همیشگی اسرائیل تهدید می‌کرد. فرماندهان گروهک‌های تروریستی منتظر سقوط دولت سوریه نبودند تا به همسایه کوچک آن (لبنان) حمله کنند (بلکه) معتقد بودند تسلط آنها بر مرزهای لبنانی-سوری ، افزایش پیشروی در سوریه و لبنان، ضعف لبنان، مدیریت بد سیاسی و بسته بودن دست و پای ارتش از جمله عواملی است که راه را برای رسیدن آنها به دریای مدیترانه باز می‌کند و رسیدن به دریا به معنای اشغال کامل لبنان بود.

در ادامه این گزارش آمده است که «در نبود دولت، مقاومت برای آزادسازی آماده شد؛ فرماندهان مقاومت فهمیده بودند که مبارزه در داخل لبنان بی‌فایده است زیرا امکان از بین بردن ریشه‌ای پروژه در سوریه وجود ندارد. پس از اتخاذ تدابیر دفاعی در اطراف اراضی لبنانی اشغال شده ، مقاومت کار در داخل سوریه برای تفصیل میان مناطق لبنانی اشغال شده با عمق جغرافیایی تروریست‌ها داعش و النصره را آغاز کرد. طی چند مرحله و با کمک ارتش سوریه بیشتر مساحت‌های اشغال شده در ارتفاعات شرقی آزاد و تهدید تروریسم در مساحت محدودی در داخل لبنان محصور شد و این مساحت محدود در انتظار زمان مناسب برای آزادسازی کامل ماند. زمان مناسب جز با تغییر مدیریت سیاسی در لبنان یعنی انتخاب میشل عون به ریاست‌جمهوری لبنان و نیز وارد شدن ضربه‌ای سخت به پروژه داعشی در عراق فرا نرسید.

الاخبار تصریح کرد حمله‌ای که مقاومت با بمباران ابتدایی مواضع النصره در بیستم جولای ۲۰۱۷ در ارتفاعات عرسال آغاز کرد و با بمباران مواضع تروریست‌ها در طرف دیگری از مرزها توسط ارتش سوریه همزمان بود تنها به آزادسازی ارتفاعات و بازگرداندن پیکرهای نظامیان کشته شده نینجامید بلکه منجر به رهایی تصمیم‌گیری (سطح رسمی) لبنان از آخرین موانعی شد که جلوی ورود ارتش به نبرد آزادسازی ارتفاعات شرقی را می‌گرفت.

در ادامه این گزارش ذکر شده شکست داعش و متحدان آن شبیه به –اگرچه به صورت معکوس- اتفاقات فلسطین در سال  ۱۹۴۸ (سال اشغال فلسطین) است. زمانی که صهیونیست‌ها شروع به شهرک‌سازی کردند ریشه‌کن‌کردن آنها راحت بود اما چندین دلیل مانع این امر شد که مهم‌ترین آنها نبود اراده میان سران عرب بود.

این روزنامه لبنان سپس نوشت در جلسات هیأت دولت از آگوست ۲۰۱۴ تا فوریه ۲۰۱۵ قضیه نظامیان ربوده شده در مقدمه موضوعات بود اما موضوع مهم، نبود دیدگاهی درباره چگونگی حل این بحران بود. تمام سلام از ترس افشا شدن جزئیات برای رسانه‌ها، در تماس‌های خارجی، اطلاعات مربوط به این موضوع را مخفی نگه می‌داشت علاوه اینکه در جلسه هفتم آگوست ۲۰۱۴ به اطلاعات صلیب سرخ مبنی بر خالی بودن عرسال از افراد مسلح استناد کرد به جای اینکه به گزارش‌های دستگاه‌های امنیتی لبنان رجوع کند.

الاخبار افزود در جلسات آن روزهای هیأت دولت بخلاف آنچه در بیرون از جلسات گفته می‌شود، حزب الله با اصل مذاکره برای آزادسازی نظامیان ربوده شده مخالف نبود اما وزیر «محمد فنیش» (وابسته به حزب‌الله) در عین حال بر ضرورت عدم اظهار ضعف و اختلاف در برابر ربایندگان تأکید داشت.

موضوع قابل توجه آن است که وزیر سابق «اشرف ریفی» (وابسته به ۱۴ مارس) بر خلاف رفتاری که در خارج از نشست‌های هیأت دولت داشت، در داخل نشست‌ها صحبت فنیش را تأیید کرد و این تأیید او  به درجه اصرار بر اینکه وزیری از حزب الله در کمیته وزارتی ویژه پیگیری ربوده‌شدگان باشد، رسید اما فنیش با این موضوع به دلیل عکس‌العمل‌های منفی که داشت، مخالفت کرد. از سوی دیگر وزرای (وابسته به حزب) جریان ملی آزاد بر بازگشت به مرحله قبل از اغال عرسال و تجربه مذاکرات چند هفته اول پس از ربوده شدن نظامیان اصرار داشتند.

در پایان این گزارش آمده است، دولت «تمام سلام» به جای اینکه نهادی سیاسی باشد که تصمیم‌گیری می‌کند هیأت دولت را شبیه به نشست‌های سیاسی کرده بود که بحث‌هایی شبیه به برنامه‌های تلویزیونی در آن مطرح می‌شد. شاید خطرناک‌ترین چیزی که در آن زمان گفته شد صحبت فرمانده سابق نیروهای ذخیره ارتش لبنان بود. وی اعلام کرد ارتش تنها پنج روز پس از اشغال عرسال نیاز به کمک آمریکا یا عربستان (هبه نظامی این کشور قبل از لغو آن) پیدا کرد زیرا دولت لبنان در سال ۲۰۱۳ فقط دو میلیون دلار برای خرید مهمات ارتش اختصاص داده بود و طی هشت ماه اول ۲۰۱۴ هیچ مبلغی از این دو میلیون دلار را پرداخت نکرده بود.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.